MiLaD__KiNG

آخرین مطالب

۲۰ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

بازی ایران

چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۵۶ ق.ظ

" مادر .... پدر "

رابطه ما انسانها با پدر و مادر !!!


تو ۳ سالگی " مامان ، بابا عاشقتونم"
تو ۱۰ سالگی " ولم کنین "
تو ۱۶ سالگی" مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"
تو ۱۸ سالگی" باید از این خونه بزنم بیرون"
تو ۲۵ سالگی " حق با شما بود"
تو ۳۰ سالگی "میخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو ۵۰ سالگی " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم"
تو ۷۰ هفتاد سالگی " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن

آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن.
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن.
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!...
به سلامتی همه مادرای دنیا...


پدرم ، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند !


شرمنده می کند فرزند را ، دعای خیر مادر ، در کنج خانه ی سالمندان ...


خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد !


به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن !!!

اگه تا اخرش در ادامه مطلب نخونی به مادرت وپدرت ظلم کردی
پس بخون


 

غیبت این دانش آموزان موجه است

دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۴۹ ب.ظ

کلاس درس دانش آموزان فلسطینی، پس از حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه

غیبت این دانش آموزان موجه است

جملات پرمفهوم

دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۴۸ ب.ظ
 
دعــای خیـر مادر در کنج خانه سالمندان فرزنـد را شرمنده می کند.


 
روزی رفیق برای حفظ جان رفیقش خود را جلوی گلوله مینداخت..
و امروز رفیق، از رفیق خود سکویی میسازد که پا بر روی او گذارد و پیشرفت کند...

 
 
همه از راه رفتن زیر بارون لذت نمیبرن...
 
زمین خوردن چه زیباست اگر هدف بوسیدن خاک پای مادر باشد...
 
 نا انصافی کردی اگه به ادامه ی مطلب نری وبقیه اش رو نخونی
 
 
 

مراسم عقد

دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۴۶ ب.ظ

همسر شهید علی تجلائی می گوید: قبل از شروع مراسم عقد علی آقا رو به من کرد و گفت: شنیده ام که عروس در مراسم عقد هر چه از خداوند بزرگ بخواهد اجابتش حتمی است، نگاهش کردم و کفتم: چه آرزویی داری؟ در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت: اگر علاقه ای به من دارید و اگر به خوشبختی من می اندیشید، لطف کنید و از خدا برایم شهادت را بخواهید.


به کدامین شهید..بابا می گویی؟

دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۴۵ ب.ظ

شاید گمنامی غریبترین و زیباترین واژه ای باشد که تا کنون به گوش شنیده ام،
و مزار شهدای گمنام غریبترین مزاری که به چشم دیده ام،
که آن مزار یک زائر بیش ندارد و آن هم مادر بی حرم …
و خوش به حالت ای گمنام…
تو راه حسین (ع) را برگزیدی و به بهترین وجه ممکن به خدایت رسیدی،
و گرچه در زمین گمنام هستی ولی در آسمان و در میان عرش نشینان مشهور…
و فقط این را می دانم که تا ابد به حالت غبطه می خورم..

ای نایب امام بفرما که جان دهیم

پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۵۱ ب.ظ

از خود گذر کنیم که این خوان آخر است

این انقلاب بیمه عباس و اکبر است

تحریم میکنند که تسلیممان کنند

غافل از اینکه دل به بلا ها شناور است

بیم هلاک نیست کسی را که از ازل

چشم امید او به خدا و پیمبر است

با سکه و دلار نداریم هیچ کار

ما را به سر هوای اشارات رهبر است

ای نایب امام بفرما که جان دهیم

جانی که عاشقان فدای تو سرور است

جان میدهیم و ننگ ملامت نمیخریم

حرف دل امام همان حرف آخر استــــــــــــــــ



http://uploadtak.com/images/c4177_.gif

حکایت وجملات الهام بخش برای زندگی

دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۱، ۰۲:۴۸ ب.ظ

  حکایت:


شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند !
استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟

شاگرد گفت : برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت : سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟

سرلشگرسردار محبوب دلها شهید حاج همت

دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۱، ۰۲:۴۸ ب.ظ
پشت خاکریز که رسیدیم، بچه‌ها دنبال جان‌پناه می‌گشتند،
خندیدم و گفتم شما که عقب بودید، در نمازهایتان اللهم ارزقنا
توفیق الشهاده فی سبیلک می‌خواندید، چی شده اینجا دنبال
جان‌پناه می‌گردید؟!
یکی‌شان گفت: «هیس! حفظ جان در اسلام واجب است، اگر
الکی تیر و ترکش بخوری، شهید نیستی

اما وقتی که گفتیم چهل تا نیرو می‌خواهیم برای باز کردن معبر
میدان مین، همین آدم‌ها پریدند روی مین..
سرلشگرسردار محبوب دلها شهید حاج همت

دانلود قسمت حذف شده از سریال مختارنامه

سه شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۱، ۱۰:۵۵ ب.ظ